آذر ماه 94
یکم آذر ماه 94 :
هستی جوجو در پارک نزدیک خونه مامانی
سوم آذر 94 : جوجه کوچولو از حموم در اومده و در حال شیر کاکائو خوردن خوابش برده
هفتم آذر ماه 94 جوجه کوچولو با مانی کوچولو رفتن پارک نزدیک خونه مامانی و مانی خیلی ذوق میکرد :
سیزدهم آذر ماه 94 سه تایی رفتیم پارک آب و آتش و پل طبیعت . هوا بسیار عالی بود البته همراه باد شدید :
شانزدهم آذر ماه 94 اولین برف اومد و هستی خیلی کیف میکرد و دو تایی رفتیم کلی برف بازی کرد :
هجدهم آذر ماه 94 آش هستی و مانی داشتیم . قربونشون بشم .
بیست و دوم آذر هستی جوجو نقاشی بابایی و باباش را کشیده
بابایی که ریش بلند داره :
بابای هستی
بیست و هفتم آذر ماه تولد آیناز را گرفتند البته آیناز جون متولد 29 آذر هستش :
جوجه شیرین ما عاشق کادو کردن و کادو داشتن هستش و دفتر خودش را که تازه جایزه گرفته بود همزمان با کادوی آیناز کادو کرد و حتی شب هم با اون خوابش برد :
و بالاخره جوجه در شب یلدا خونه آنا :