سفر چالوس
بیست و چهارم تیر ماه به سمت چالوس حرکت کردیم مثل همیشه عالی بود . دختر خوشگل ما خواب بود که سفرمون شروع شد و وقتی برای خوردن صبحانه نگه داشتیم بیدار شد . ظهر رسیدیم چالوس . خدا رو شکر هوا شرجی و غیر قابل تحمل نبود و میشه گفت عالی بود . دخترم برای اولین بار بود که واقعا دریا را درک میکرد و ازش نمی ترسید و تعجب هم نمی کرد . بعد از اینکه هتل را تحویل گرفتیم رفتیم دریا که دخترم یک دل نه صد دل عاشق دریا شد و دل نمیکند که به زور راضی شد رفتیم نهار عشقم واقعا کیف کرد و غروب هم دوباره رفتیم دریا و دخترم با بیلچه اش کلی چاله درست کرد و میخواست دریا را با ماسه های ساحل پر کنه . خب هتل یک شب رزو کرده بودیم و بابا هم کار دا...