هستیهستی، تا این لحظه: 12 سال و 8 روز سن داره
هلناهلنا، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

فرشته های آسمانی مامان و بابا ، هستی و هلنا

سفر پاییزی به سرعین و آستارا

1393/10/2 13:30
250 بازدید
اشتراک گذاری

28 آذر ماه 1393 ساعت 4 صبح حرکت کردیم به سمت سرعین . با اینکه زمستان بود ولی هوا بسیار عالی بود و اینم چند تا عکس از جوجه :

روز بیست و هشتم در رستوران موقع خوردن شام

و اینم جوجه در حال زیتون خوردن

روز بیست و نهم سه تائی من و بابا و هستی رفتیم برای هستی تیوپ اردک بخریم که بریم آب بازی ولی در هنگام خرید پسر من ماشین رو انتخاب کرد و خوشحال یک عدد تیوپ ماشین خریدیم و بعد هستی و مامان رفتن قهوه سوئی . چون زمستان بود استخر ها بسیار خلوت بود و کلی کیف کردیم . البته شایان ذکر است جوجه خانوم از بدو ورود شرط کرد که سرمو نشور . قربون چرکولکم بشم من . بعدش ناهار دیزی زدیم به بدن و خلاصه خیلی کیف کردیم

روز یکشنبه سی ام آذر حرکت کردیم به سمت آستارا . گردنه حیران مثل همیشه فوق العاده بود و هوا هم آفتابی و لذت بخش .

ظهر رسیدیم آستارا و رفتیم بازارچه که البته خانوم خانوما با هزار دوز و کلک و وعده وعید همش تو بغل من و بابایی بود و خسته هم شده بود !!!!!!!

اینم قیافه مش قربون ما که حتی کلاهشم درست نمیزاشت

که البته که وقتی براش کاکائو خریدیم کلا تغییر موضع داد این شد قیافش :

شب یلدا تو آستارا بودیم و از اون عکسی در دسترس نیست ولی حسابی خوش گذشت و دوشنبه یکم دیماه به سمت تهران برگشتیم و جوجه حسابی تو ماشین کیف کرد اینم دختر خوشحال من بعد از بیدار شدن از خواب به همراه ماشین صورتیش که خودش خریده :

پسندها (3)

نظرات (2)

امید و نادره
15 بهمن 93 15:42
واسه خودش حسابی حکمرانی میکنه ها
مامان صدرا
6 فروردین 94 11:45
سلام خانومی خوب هستین هستی جون خوبن ماشالله خیلی دختر با ادب وتو دل برویی دارین از قول من ببوسش خانومی وب خیلی قشنگی دارین زود زود بیاین دلمون برا هستی جون تنگ نشه از مهمان نوازی گرمتون ممنونیم خیلی خوش گذشت امیدوارم سالی پر از موفقیت در انتظارتان باشد